تکه تکه ی وجودم را حس میکنم...
هنوز صدا خرد شدن غرورم.. دلم در گوشهایم مانده است...
گوشهایم پر از فریادهای بی امان سکوت است...
بغضت این روزهاست که خفه ام کند..
ولی دلم باز هم پیش توست...
بی منطق ترین عضو بدنم چشمهایم هستند
میبینند تو نیستی باز بهانه ی نبونت را میگیرد
آنها نمیفهمند...
تنهایی را نمیفهمند..
ولی یاد میگیرد ...
یاد خواهند گرفت که "برمیگردد" در کار نیست.
+
تاریخ | پنج شنبه 93/5/23ساعت | 4:48 عصر نویسنده | عسل
|
نظر